ماه مهر
ماه مهر دختر مامان ،این ماه یه مسافرت سه نفره رفتیم کرمانشاه خوب بود و خوش گذشت بر خلاف اینکه فکر میکردم تو راه کلی اذیت کنی اماخیلی خوب بودی ، ما خیلی زود راه افتادیم و تا برسیم دختر مامان خواب بود.برگشتنی هم صبح زود راه افتادیم و یک شب همدان موندیم و فرداش راهی تهران شدیم.
یکی از روزای ماه مهر سه نفری رفتیم موزه دار آباد خیلی ذوق میکردی عاشق پرنده ها شده بودی و همش میخواستی بری بهشون دست بزنی.اما از حیوانات خشک شده زیاد استقبال نکردی.یه پیشی هم تو محوطه بود همش چشمت دنباله پیشی بود.
ماه مهر تولد مامان معصوم بود که خیلی خوب بود و خوش گذشت،پدر و مادر بابایی هم که به سفر حج رفته بودند به سلامت برگشتند .
دختر مامان از آخرای نه ماهگی شروع کردی دستتو به صندلی و مبل میگیری و راه میری.
کلی هم میخندی و ذوق میکنی
من و بابایی تصمیم گرفتیم موهای کوچولومونو یه کمی کوتاه کنیم به خاطر همین از دایی محمد(دایی مامانی) که آرایشگر خیلی خوبیه خواستیم اینکارو انجام بده اما کلی گریه کردی و نتونستیم خیلی موهای شما رو کوتاه کنیم اما حداقل مرتب شد.
آروشا جونم این روزا کلی کارای بامزه انجام میدی و ما کلی ذوق میکینم با همدیگه کلاغ پر بازی میکنیم
دالی بازی میکنیم و گل یا پوچ و ...
به آهنگهای چرا و پیرمرد مهربون علاقه ی زیادی داری.از 6 ماهگی هم اسباب بازیهای مناسب هر سن رو برات میگیریم و باهات بازی میکنیم.
دختر خوشگل مامان آخر شهریور رفتیم آتلیه کلی عکس خوشگل گرفتیم .
و در آخر
10 ماهگیت مبارک عزیزم
